افسردگی نشانه ضعف نیست و لازم نیست پنهانش کنید. توصیههای زیر را به کار برید تا از امروز احساس بهتری را تجربه کنید.
متاسفانه افسردگی در مردان به دلیل عدم تمایل آنها به صحبت در مورد احساساتشان، نادیده گرفته میشود. در عوض تمرکز بیشتری روی علائم جسمانی مرتبط با افسردگی شامل: درد پشت، سردرد، اختلال خواب یا ناتوانی جنسی داریم که منجر به عدم درمان بیماری زمینهای میگردد و طبعات جدی خواهد داشت. مردان افسرده چهار برابر بیشتر از زنان در خطر خودکشی هستند بنابراین برای تمام مردان افسرده ضروریست که پیش از پیدایش این افکار، تحت درمان قرار گیرند.در اين مقاله ضمن ارائه علائم اين بيماري، راههای درمان افسردگی در مردان را توضيح خواهيم داد.
ما مردان تمایل داریم احساساتمان را قوی و تحت کنترل تصور کنیم. زمانی که نا امید و ناتوان هستيم، اغلب احساس خود را انکار میکنیم یا تلاش بر پوشاندن آنها میکنیم. اما افسردگی مشکلیست شایع که بسیاری از ما در دورانی از زندگی درگیرش میشویم که نشانه ضعف احساسی یا نبود مردانگی نیست. میلیونها مرد با شرایط مختلف دچارش میشوند، همینطور کسانی که به آنها اهمیت میدهند: همسر، شریک زندگی، دوستان و خانواده.
البته طبیعی است که هر کسی در دورهای از زندگی در واکنش به فقدان عزيزان، ورشکستگی و نا امیدی دچار افت روحیه شود. اما نا امیدی در مردان، شیوه تفکر، احساس و عملکرد روزانه آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. این امر میتواند خلاقیت در کار و محل تحصیل را مختل کرده و روابط بین فردی، خواب، رژیم غذایی و لذت بردن از زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. افسردگی شدید اثرات سوء فراوانی خواهد داشت. در مورد اتفاقاتی که برای بدن و ذهنتان روی میدهد با نزدیکان یا پزشکتان صحبت کنید. زمانی که تشخیص درست داده شود راههای زیادی برای درمان افسردگی در مردان و پیشگیری از عود آن وجود دارد.
مردان نسبت به زنان حساسیت کمتری نسبت به علائم افسردگی دارند. مردان تمایل به انکار احساسات، مخفی کردن آن از خود و دیگران یا پوشاندن آن با رفتارهای دیگر دارند. مردان هم علائم کلاسیک افسردگی مانند خلق اندوهگین، عدم لذت از شغل یا سرگرمیها، اختلال خواب و وزن، خستگی و عدم تمرکز را تجربه میکنند، اما بیشتر از زنان علائم افسردگی پنهان مانند خشم، سوء مصرف مواد و پرخاشگری را تجربه میکنند. سه مورد از علائمی که در مردان افسرده کمتر به آن توجه میشود:
درد جسمی: افسردگی در مردان گاهی به صورت علائم فیزیکی مانند درد پشت، سردردهای مداوم، اختلال خواب، ناتوانی جنسی و سوءهاضمه تظاهر مییابد.
خشم: تحریکپذیری، حساسیت بیش از حد، ایرادگیری افراطی، از دست دادن حس شوخطبعی یا کجخلقی و خشونت از علائمی هستند که ممکن است تظاهر یابد. گاهی فرد مبتلا، متجاوز یا کنترلگر میشود.
رفتار بیپروا: یک مرد افسرده میتواند رفتاری پرخطر یا بیپروا از خود بروز دهد مانند ورزشهای خطرناک، رانندگی بیاحتیاط، رفتار جنسی محافظتنشده، زیادهروی در مصرف الکل، مصرف مواد مخدر یا قمار کردن.
به طور خلاصه، داشتن چند مورد از معیارهای زیر میتواند نشانه ابتلای مردان به افسردگی باشد:
احساس ناامیدی یا ناتوانی
بیعلاقه بودن نسبت به دوستان و فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبردید
تحریکپذیری، کمطاقت شدن یا پرخاشگری بیش از حد
مصرف بیش از حد الکل، رفتارهای پرخطر، یا مصرف خودسرانه دارو
احساس عدم آرامش و بیقراری
تغییر در اشتها و خواب
عدم تمرکز و کاهش بازده کاری
عدم توانایی کنترل افکار منفی
اگر افکار خودکشی دارید، پس احتمالا مشکلات به نظرتان ویران کننده میآیند، اما مطمئن باشيد، با درخواست کمک، احساس و وضعيت بهتری پيدا خواهید کرد.
نمیتوان به یک عامل منفرد ایجاد کننده این بیماری اشاره کرد. عوامل روانی، بیولوژیکی، و اجتماعی همگی در ایجاد این بیماری نقش دارند. همینطور شیوه زندگی، روابط بین فردی و مهارتهای انطباقی. در حالی که هر فردی ممکن است در معرض ابتلا باشد، عواملی وجود دارند که برخی افراد را مستعدتر میسازند:
تنهایی و نبود حمایت اجتماعی
ناتوانی در برخورد مناسب با استرس
تاریخچه سوءمصرف الکل یا دارو
هرگونه سابقه ضربه روحي در دوران کودکي و یا مسائلي چون مورد تجاوز قرار گرفتن
بزرگ شدن در تنهایی و روابط اجتماعی اندک
ناتوانی جنسی یا عدم نعوذ هم میتواند نشانهای از افسردگی باشد و هم از عوارض داروهای ضدافسردگی. مردان افسرده دو برابر بیشتر در معرض اختلالات جنسی هستند. اغلب مردان نسبت به شناسایی مشکلات جنسی خود بیمیل هستند و تصور میکنند بیشتر نشانهای از مشکل مردانگی آنهاست تا اینکه عارضه قابل درماني مانند افسردگی باشد.
تلاش نکنید به تنهایی مشکل را حل کنید. يکي از مهمترين راههای درمان افسردگی در مردان، درخواست کمک از نزدیکان یا افراد متخصص است. گرچه اين درخواست کمک، نیاز به شجاعت دارد ولي تاثير آن بسيار مهم است. اکثر مردان پاسخ مناسبی به گامهای خودیاری مانند جستجو برای حمایت اجتماعی، ورزش، تغییر در رژیم غذایی و سایر عادات زندگی میدهند. اما انتظار بهبود زودهنگام خلق و خو را نداشته باشید. هر روز کمی احساس بهتری خواهید داشت. بسیاری از مردان، بهبود الگوی خواب و اشتها را قبل از بهبود خلق و روحیه خود ذکر میکنند اما این مراحل خودیاری تاثیر زیادی بر نحوه تفکر و احساس شما خواهد داشت و به شما در غلبه بر علائم افسردگی و بازیابی لذتهای زندگی کمک خواهد کرد.
درگیریهای شغلی اغلب فرصت چندانی برای حفظ روابط دوستی باقی نمیگذارد اما قدم اول برای بهبود افسردگی در مردان پیدا کردن افرادیست که بتوانید با آنها ارتباط چهره به چهره داشته باشید. نه به معنی رد و بدل جوک با همکار یا صحبت در مورد ورزش با بغلدستیان در تاکسي و اتوبوس. بلکه پیدا کردن شخصی که بتوانید با او در مورد احساسات خود صحبت کنید، و او بدون قضاوت یا نصیحت کردنتان به آنها گوش دهد. ممکن است تصور کنید صحبت کردن راجع به احساستان مسئله مهمی نیست اما شاید ندانید شما بدون استفاده از کلمات هم در حال تبادل احساسات خود با اطرافیان هستید. اگر زودجوش شدهاید، بیش از حد سيگار ميکشيد، یا پرخاشگر هستید، نزدیکانتان متوجه خواهند شد که مشکلی پیش آمدهاست. صحبت کردن در مورد مسائل آزاردهنده واقعا حس بهتری به شما خواهد داد.
برای اغلب مردان به ویژه زمانی که افسرده هستند، کمک خواستن از سایرین ناراحتکننده است. اما حفظ روابط دوستانه با نزدیکان عامل مهمی در گذر از این دوره مشکل است. اگر حس میکنید کسی را در اطراف خود ندارید هیچ وقت برای ساختن روابط دوستانه دیر نیست.
از کسانی درخواست حمایت کنید که به شما احساس امنیت و مراقبت میدهند. کسی که با او صحبت میکنید لزوما نباید توانایی حل مشکل شما را داشتهباشد. تنها باید شنونده خوبی بوده و با علاقه و صبر به شما گوش دهد بدون اینکه شما را قضاوت کند یا حواسش پرت شود.
ارتباط چهره به چهره را در اولویت قرار دهید. تماس تلفنی، فضای مجازی، دادن پیامک راههای خوبی برای ارتباط هستند اما جایگزین ارتباط چهره به چهره نمیشوند. بیان احساسات در ارتباط رو در رو، به کاهش علائم افسردگی و به عقب راندن آن کمک خواهد کرد.
سعی کنید حتی اگر بیمیل هستيد، فعالیتهای اجتماعی خود را ادامه دهید: هنگام افسردگی فرورفتن در لاک خود آسانتر است اما با بودن در کنار سایر مردم کمتر احساس افسردگی میکنید.
راهی برای کمک به سایرین پیدا کنید: داشتن حمایت دیگران خوب است اما تحقیقات نشان داده است که علاوه بر کمک گرفتن، کمک کردن به دیگران هم از راههای درمان افسردگی در مردان است. پس راههای کوچک و بزرگی برای کمک بیابید مانند داوطلب شدن، گوش شنوا برای یک دوست و يا انجام کار خوب برای کسی.
حیوان خانگی: در حالی که هیچ چیز جای ارتباط انسانی را نمیگیرد، به عنوان گزينه دوم، حیوانات خانگی میتوانند شادی و آرامش را به خانه شما بیاورند و کمتر احساس تنهایی کنید. مراقبت از یک حیوان خانگی میتواند شما را از لاک خودتان بیرون بکشد و به شما حس نیاز داشتهشدن بدهد که هر دو ضد افسردگی هستند.
عضو گروههای حمایتی شوید: بودن در کنار افرادی که آنها هم درگیر افسردگی هستند به میزان زیادی از احساس تنهایی شما کم میکند. همچنین میتوانید همدیگر را تشویق کنید، در مورد نحوه تعامل پشنهاد بدهید و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.
دعوت به کنسرت، فیلم و بازی: افراد زیادی آن بیرون وجود دارند که به اندازه شما در برقراری ارتباط و کمک گرفتن ناتوان هستند. شما کسی باشید که یخ رابطه را میشکند.
به دوست قدیمی خود زنگ یا ایمیل بزنید: حتی اگر ارتباطی که زمانی برایتان مهم بوده را از دست دادهاید، تلاش کنید دوباره این ارتباط را برقرار کنید.
مراقب سلامت خود باشید. تغییرات مثبت در شیوه زندگی میتواند افسردگی را از بین برده و از عود آن پیشگیری کند.
هشت ساعت در شبانه روز بخوابید: افسردگی به طور شایع خواب را تحت تاثیر قرار میدهد. زیاد یا کم شدن میزان خواب هر دو خلق شما را تحت تاثیر قرار میدهد، پس سعي کنيد خواب خود را منظم کنيد.
استرس خود را کنترل کنید: استرس نه تنها موجب شدت گرفتن افسردگی میشود بلکه میتواند محرک شروع آن باشد. تمام عوامل استرسزا در زندگیتان را شناسایی کنید. عواملي مانند کار بیش از حد، مشکل مالی، یا روابط بدون حمایت و در مرحله بعد راهی برای از بین بردن آنها پیدا کنید.
تکنیکهای آرامسازی را بیاموزید: تمرین روزانه آرامسازی میتواند علائم افسردگی را کاهش دهد، استرس را کم کند و احساس لذت و سلامتی را تقویت میکند. یوگا، تنفس عمیق، آرامسازی عضلات یا مدیتیشن را امتحان کنید.
زمانی را زیر نور آفتاب بگذرانید: بیرون رفتن در طول روز و حین تابش خورشید و در معرض تماس نور بودن، سطوح سروتونین را افزایش داده و خلق شما را بهبود ميدهد. راه بروید، قهوه خود را در فضای آزاد مصرف کنید، باغبانی یا ورزش کنید تا دو برابر سود کنید.
برای مبارزه با افسردگی فهرستی از کارهایی که برای بالا بردن روحیه شما در کمترین زمان موثر است تهیه کنید. هرچه بیشتر، بهتر. تعدادی از این فعالیتها را هر روز امتحان کنید حتی اگر احساس ناخوشی میکنید:
زمانی را در طبیعت بگذرانید
چیزهایی که در مورد خودتان دوست دارید را لیست کنید
کتاب خوب بخوانید
فیلم یا برنامه تلویزیونی خندهدار تماشا کنید
حمام گرم و طولانی
مسئولیت چند کار کوچک را به عهده بگیرید
با یک حیوان بازی کنید
با دوستان یا خانواده چهره به چهره صحبت کنید
موسیقی گوش دهید
کاری غیر منتظره انجام دهید
زمانی که افسرده هستید، بلند شدن از جاي خواب هم کار سختی به نظر میآید، چه برسد به ورزش کردن. اما ورزش ابزار قدرتمند ضد افسردگی است و یکی از بهترين راههای درمان افسردگی در مردان است. تحقیقات نشان میدهد که ورزش منظم میتواند به اندازه دارو در کاهش علائم و پیشگیری از عود موثر باشد. برای بهترین نتیجه، روزانه حداقل نیم ساعت ورزش کنید. لزومی ندارد تمام این زمان به یکباره انجام شود و میتوان برای شروع از زمان کمتری شروع کرد. یک پیادهروی ده دقیقهای روحیه شما را تا دو ساعت بهتر میکند.
اگر ورزش را پیوسته انجام دهید خستگی شما برطرف خواهد شد. شروع ورزش زمانی که خسته و افسرده هستید کار دشواریست اما تحقیقات نشان میدهد در صورت ادامه آن، سطح انرژی شما را بالاتر ميرود.
ورزشی را انتخاب کنید که مداوم و با الگوی مشخص باشد. بیشترین تاثیر در درمان افسردگی را ورزشهايي مانند راه رفتن، مارش، وزنهبرداری و شنا دارند.
ذهن خود را درگیر کنید. به ویژه اگر افسردگی شما ریشه در بحرانی حل نشده یا افکار منفی یا وسواسی دارد. روی حرکات بدن خود تمرکز کنید مثلا تماس پاهای خود با زمین یا الگوی تنفستان و برخورد باد با پوستتان.
یار ورزشی داشته باشید. ورزش کردن با دیگران نه تنها به ارتباط بهتر اجتماعی منجر میشود بلکه به شما انگیزهی بیشتری میدهد. در برنامههای دو، یا تنیس شرکت کنید یا در تیم فوتبال یا والیبال عضو شوید.
مصرف شکر و کربوهیدراتهای فراوری شده را کم کنید. ممکن است عاشق ميان وعدههاي شیرین یا غذاهای آماده مانند پاستا و سیبزمینی باشید. اما این غذاهای وسوسهبرانگیز خیلی سریع باعث آسیب به خلق و خو و انرژی میشوند.
مصرف غذاهای مضر را کاهش دهید: کافئین، الکل، چربی اشباع و غذاهای با مقادیر بالای نگهدارنده شیمیایی و هورمونی را کمتر مصرف کنيد.
برای بهتر شدن روحیه خود اسیدهای چرب حاوی امگا 3 بیشتری مصرف کنید: منابع آن شامل ماهیهای چرب (سالمون، شاهماهی، خال مخالی، ماهی کولی، ساردین)، جلبک دریایی، تخم کتان و فندق هستند. افزایش مصرف غذاهای مفید برای روحیه مانند: موز (حاوی منیزیم برای کاهش اضطراب، ویتامین ب6 برای بهبود هوشیاری و تریپتوفان برای افزایش سطح سروتونین) و اسفناج (حاوی منیزیوم، فولات برای کاهش پرخاشگری و بهبود خواب).
جلوگیری از کمبود ویتامینهای گروه ب که محرک افسردگی است. مصرف بیشتر مرکبات، سبزیجات برگدار، حبوبات، مرغ و تخممرغ را در برنامه خود قرار دهید.
آیا احساس ضعف یا ناتوانی میکنید؟ اتفاقات بدی روی میدهد که کاری از دستتان بر نمیآید؟ آیا ناامید هستید؟ افسردگی برچسب منفی به همه چیز میزند از جمله نگاهی که به خودتان دارید و انتظاراتتان از آینده. زمانی که این افکار به سراغتان میآیند، به یاد داشته باشید که این نشانهای از افسردگی شماست و این افکار بیربط و بدبینانه که به عنوان انحرافات شناختی میشناسیم، واقعی نیستند. شما با گفتن "فقط مثبت فکر کن" به خود از این چهارچوب ذهنی خلاص نمیشوید. اغلب الگوی فکر همیشگی شما، به طور خود به خودی اثر میگذارد و شما حتی از آن آگاه هم نمیشوید. از اقدامات و راههای درمان افسردگی در مردان، پیدا کردن همين افکار منفیست که به افسردگی شما دامن میزنند و جایگزینی آنها با افکار متعادلتر.
تفکر همه یا هیچ: مسائل را به گروه سیاه و سفید تقسیم کردن بدون رعایت حد وسط (اگر من کمی از حد اعلا پایینتر باشم، کاملا شکست خوردهام)
کلینگری بیش از حد: نتیجهگیری از یک تجربه منفی ساده و جمع بستن آن به همه اتفاقات آینده. مثلا گفتن جملاتي مانند "من نمیتوانم هیچ کاری را درست انجام دهم."
مانع ذهنی: نادیده گرفتن اتفاقات مثبت و تمرکز بر مسائل منفی. دیدن تنها چیزی که اشتباه پیش رفته به جای تمام اتفاقات مثبت و درست.
کم جلوه دادن مسائل مثبت: ارزش اتفاقات خوب را دستکم گرفتن. "او گفت قرارمون خوب بوده ولی من فکر میکنم میخواسته مودب باشه."
نتیجه شتابزده گرفتن: بدون داشتن شواهد واقعی نتیجهگیری کردن. شما مثل یک ذهنخوان: "حتما فکر میکنه ترحمبرانگیزم" یا پیشگو: "من تا آخر عمرم تو این شغل گرفتار میشوم" رفتار میکنید.
دلیلتراشی احساسی: تصور اینکه احساس شما از یک مسئله مساوی با واقعیت است "من احساس بازنده بودن دارم، اصلا خوب نیستم."
بایدها و نبایدها: چسبیدن به یک لیست مشخص از مسائلی که باید و نباید انجام دهید و تنبیه کردن خودتان در صورت عمل نکردن به آن.
برچسب زدن: جا دادن خودتان در گروهی مشخص با توجه به اشتباهات و ناکامیها "من یک بازندهام، شکستخوردهام، احمقم."
زمانی که افکار مخربی که منجر به افسردگی شما میشوند را شناسایی کردید، با سوالاتی که از خود میپرسید آنها را به چالش بکشید:
مدرکی برای درست بودن فکر خود دارید؟
اگر یکی از دوستانتان این عقیده را داشت، چه فکری میکردید؟
آیا راه دیگری برای نگاه کردن به این موضوع وجود دارد یا توضیح دیگری؟
اگر افسرده نبودم چگونه به این موقعیت نگاه میکردم؟
زمانی که افکار منفی خود را به چالش میکشید متعجب میشوید که چقدر سریع از بین میروند. در همین حین، افق دید متعادلتری به دست میآوريد و افسردگیتان بهبود خواهد یافت.
اگر حمایت خانوادگی و دوستان و تغییرات مثبت کفایت نمیکند، از یک متخصص اعصاب و روان کمک بگیرید. نسبت به احساسات خود به اندازه علائم جسمانی خود هوشیار باشید. راههاي درمان افسردگی در مردان که به صورت تخصصي صورت ميگيرند، شامل موارد زير است:
رواندرمانی: ممکن است احساس کنید صحبت کردن با یک غریبه در مورد مشکلاتتان غرور مردانه شما را خدشهدار میکند یا اینکه رواندرمانی احساس قربانی بودن را به شما منتقل میکند. اما اگر این رواندرمانی در دسترس شماست، اغلب منجر به احساس آرامش حتی برای دیرباورترین مردان میگردد.
دارو درماني: داروهای ضد افسردگی میتوانند در کاهش علائم موثر باشند، اما بیماری زمینهای را برطرف نمیکنند و به ندرت راهحل طولانیمدت محسوب میشوند. همچنین عوارض جانی به همراه دارند. به پزشکی که در این زمینه آموزش ندیده اعتماد نکنید و راههای خودیاری را هم ادامه دهید.
اغلب تشخیص علائم افسردگی در فرد بر عهده همسر، شریک زندگی یا سایر افراد خانواده است. اگر مردی افسرده باشد، ممکن است از اینکه به تنهایی قادر به حل مشکل نیست شرمنده باشد و تنها با اصرار افرادی که دوستش دارند، راضی به این کار شود.
صحبت در مورد افسردگی: بسیاری از مردان علائم معمول افسردگی را بروز نمیدهند و رفتار خشمگین و بیتفاوت بیشتر در آنها دیده میشود. بنابراین بهتر است به جای کلمه افسردگی، از واژههای تحت استرس یا بسیار خسته استفاده کنید تا او تمایل به بیرونریزی احساسش پیدا کند.
به تغییر رفتار وی اشاره کنید: این کار را بدون نگاه منتقدانه انجام دهید مثلا "همیشه قبل از رفتن به سرکار، شکم درد داری" یا "ماه هاست که فوتبال بازی نکردی".
به او پیشنهاد دهید ارزیابی کلی توسط پزشک انجام دهید: برای شروع ممکن است مقاومت کمتری برای ویزیت توسط پزشک خانواده داشته باشد تا متخصص اعصاب و روان. پزشک میتواند با رد علل جسمی و افسردگی او را ارجاع دهد.
به او پیشنهاد دهید در اولین ویزیتش توسط متخصص اعصاب و روان همراهیاش کنید: بعضی از مردان برای صحبت در مورد احساساتشان مقاومت میکنند، بنابراین تلاش کنید موانع سر راهش برای کمک گرفتن را از بین ببرید.
تشویقش کنید فهرستی از شکایات خود تهیه کند: کمک کنید روی احساسات خود تمرکز کند و در مورد سابقه مصرف الکل و دارو صادق باشد.
تشویقش کنید صحبت کند و با دقت گوش دهید: احساساتی که بروز میدهند را تحقیر نکنید اما به واقعیات اشاره کنید و امیدوارش کنید.
نسبت به نشانههای احتمال خودکشی بیتفاوت نباشید.
تشویق به پیادهروی، گشت و گذار و سایر فعالیتها: اگر مخالفت کرد، به آرامی اصرار ورزید.
تشویقش کنید کارهایی که قبلا از آنها لذت میبرده است را دوباره از سر گیرد: مانند سرگرمیها، ورزشها یا فعالیتهای فرهنگی، اما به یکباره اجباری به انجام بیش از حد کارها نکنید.
انتظار تغییر زودهنگام نداشتهباشید: در عوض به او اطمینان دهید که با گذشت زمان و کمک، احساس بهتری خواهد داشت.
لازم است مطمئن شوید که داروی تجویز شده را مصرف میکند و به جلسات رواندرمانی میرود. وی را تشویق کنید اگر تحت درمان ضد افسردگی است، قوائد مصرف الکل را رعایت نماید.
به یاد داشته باشید شما نمیتوانید افسردگی دیگری را برطرف کنید. شما مسئول افسردگی یا شادی نزدیکان خود نیستید. در نهایت بهبودی فرد افسرده، وابسته به خودش است.
هميشه سلامت و تندرست باشيد. پونهسا
آخرین بروزرسانی در 1398/08/18-21:27